کلام ناب اسلامی | ||
دعاى امام حسین در صبح عاشورا از حضرت سیّد السّاجدین و زین العابدین علیه السّلام روایتست که: لَمَّا صَبَّحَتِ الْخَیْلُ الْحُسَیْنَ علیه السلام، رَفَعَ یَدَیْهِ وَ قَالَ: اللَهُمَّ أَنْتَ ثِقَتِى فِى کُلِّ کَرْبٍ، وَ أَنْتَ رَجَآئِى فِى کُلِّ شِدَّه، وَ أَنْتَ لِى فِى کُلِّ أَمْرٍ نَزَلَ بِى ثِقَه وَعُدَّه. کَمْ مِنْ هَمٍّ یَضْعُفُ فِیهِ الْفُؤَادُ، وَ تَقِلُّ فِیهِ الْحِیلَه، وَ یَخْذُلُ فِیهِ الصَّدِیقُ، وَ یَشْمُتُ فِیهِ الْعَدُوُّ؛ أَنْزَلْتُهُ بِکَ، وَ شَکَوْتُهُ إلَیْکَ، رَغْبَه مِنِّى إلَیْکَ عَمَّنْ سِوَاکَ؛ فَفَرَّجْتَهُ عَنِّى، وَ کَشَفْتَهُ، وَ کَفَیْتَهُ. فَأَنْتَ وَلِىُّ کُلِّ نِعْمَه، وَ صَاحِبُ کُلِّ حَسَنَه، وَ مُنْتَهَى کُلِّ رَغْبَه. [1] «و چون صبحگاهان لشکر به نزد حسین علیه السّلام آمدند، دستهاى خود را بلند نموده و عرضه داشت: ادامه مطلب... چهارشنبه 92/8/15 .:. 3:58 صبح .:. خادمة الزهراء
نظرات ()
حضرت سیّد الشّهداء علیه السّلام روز تاسوعا «ثنا و ستایش خداوند را بجا مىآورم به بهترین ستایش، و او را در دو حال مسرّت و خوشى و گرفتارى حمد مىکنم. بار پروردگارا! من حقّاً حمد و سپاس تو را بجاى مىآورم که ما را به نبوّت بزرگوار و مکرّم داشتى! و قرآن را به ما تعلیم کردى! و در دین، ما را فقیه و دانا نمودى! امّا بعد، من حقّاً اصحابى باوفاتر و بهتر از اصحاب خودم، و نه اهل بیتى نیکوکارتر و با صِله و پیوندتر از اهل بیت خودم سراغ ندارم؛ پس خداوند شما را از طرف من به بهترین جزائى پاداش دهد! آگاه باشید که من در رفتن به شما اذن و اجازه دادم؛ پس همگى بروید که عقد بیعت را از شما بگسستم و نسبت به خود، بر شما عهده و ذِمامى ندارم. اینک شب در رسیده است و پوشش آن شما را در بر گرفته است؛ آن را چون شتر راهوارى بگیرید و متفرّق شوید!» برادران، و فرزندان، و پسران برادر، و پسران عبد الله بن جعفر، و مسلم بن عَوسجه، و زهیر بن القَیْن، و جماعتى دیگر از اصحاب برخاستند و هر یک با زبانى اعتذارآمیز گفتند که: ما بعد از تو باقى نباشیم! و خداوند ما را پس از تو زنده نگذارد! ابداً ابداً چنین کارى نخواهیم کرد؛ بلکه آرزو داشتیم چندین جان داشتیم و همه را در راه تو فدا مىکردیم! لمعات الحسین، ص: 59تا61 چهارشنبه 92/8/15 .:. 3:5 صبح .:. خادمة الزهراء
نظرات ()
قالَ الله الحکیمُ فى کتابِهِ الکریمِ: الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم و اخشون الیوم أکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى و رضیت لکم الإسلام دینا. [آیه 3/ سوره مائده] «امروز ناامید شدهاند آنانکه کافر شدهاند از دین شما! پس بنابراین از آنها مترسید و از من بترسید! در امروز من دین شما را براى شما کامل کردم، و نعمت خود را بر شما تمام نمودم، و پسندیدم و راضى شدم که إسلام دین شما باشد» حاصل معناى آیه مورد بحث این شد: امروز- که همان روزى است که کفار از دین شما مایوس شدند- مجموع معارف دینیهاى که به شما نازل کردیم را با حکم ولایت کامل کردیم، و نعمت خود را که همان نعمت ولایت یعنى اداره امور دین و تدبیر الهى آن است بر شما تمام نمودیم، چون این تدبیر تا قبل از امروز با ولایت خدا و رسول صورت مىگرفت، و معلوم است که ولایت خدا و رسول تا روزى مىتواند ادامه داشته باشد که رسول در قید حیات باشد، و وحى خدا هم چنان بر وى نازل شود، و اما بعد از در گذشت رسول و انقطاع وحى دیگر رسولى در بین مردم نیست تا از دین خدا حمایت نموده و دشمنان را از آن دفع کند، پس بر خدا واجب است که براى ادامه تدبیر خودش کسى را نصب کند، و آن کس همان ولى امر بعد از رسول و قیم بر امور دین و امت او مصداق جمله:" وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ" است. پس ولایت که مشروع واحدى است تا قبل از امروز ناقص بود، و به حد تمام نرسیده بود، امروز با نصب ولى امر،/ 182 بعد از رسول تمام شد. و وقتى دین خدا در تشریعش به حد کمال رسید، و نعمت ولایت تمام شد" رَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دِیناً" من اسلام را بدان جهت که دینى از ادیان توحید است براى شما پسندیدم، در این دین غیر از خدا کسى پرستیده نمىشود، و با در نظر گرفتن اینکه طاعت همان عبادت است قهرا غیر از او کسى اطاعت نمىشود، آرى تنها خدا و کسى که خدا فرموده باشد یعنى رسول و اولى الامر اطاعت مىشود. پس آیه شریفه خبر مىدهد از اینکه مؤمنین امروز دیگر خوف سابق را ندارند و دین سابقشان مبدل به امنیت شده، و خداى تعالى براى مؤمنین دین را پسندیده، که متدین به دین اسلام شوند، (که دین توحید است یعنى غیر از خدا در آن دین کسى اطاعت و پرستش نمىشود)، پس بر مؤمنین است که تنها او را پرستش کنند، و چیزى را در اطاعت شریک او نسازند، مگر کسى را که خود او دستور داده اطاعتش کنند. ترجمه تفسیر المیزان، ج5، ص: 293
یکشنبه 92/6/24 .:. 11:54 عصر .:. خادمة الزهراء
نظرات ()
قال الله الحکیم فى کتابه الکریم: یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس و الله لا یهدى القوم الکافرین [1] «اى پیغمبر! برسان و تبلیغ کن به مردم آنچه را که از جانب پروردگارت به تو نازل شده است! و اگر نرسانى، رسالت پروردگارت را نرساندهاى! و خداوند تو را از مردم حفظ مىکند، و خداوند گروه کافران را هدایت نمىکند!». این تهدید شدید الهى به پیامبر از جانب خداوند، درباره غدیر خم و نصب مولى الموالى حضرت امیر المؤمنین على بن أبى طالب علیه السلام به مقام ولایت و امامت و خلافت بلافصل رسول الله و معرفى ایشان به عموم مردم بوده است. در رابطه با این آیه شریفه که آیه ابلاغ نام دارد چند روایت از عامه و شیعیان بیان می کنم چند روایت از عامه و اهل سنت در رابطه آیه ابلاغ در اینجا به بیان بعضی از روایات اهل سنت به نقل از مرحوم علامه طهرانی رضوان الله تعالی علیه در کتاب امام شناسى، ج7، ص: 114 اکتفاء می کنیم جلال الدین سیوطى شافعى در «تفسیر الدّرّ المنثور» گوید: قوله تعالى: یَا أیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا انْزِلَ إلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ الآیه؛ ابو الشیخ از حسن تخریج کرده است که: رسول خدا (ص) فرمود: خداوند تعالى به من مأموریّت و رسالتى داده است که از تبلیغ آن سینه من تنگ شد؛ زیرا که مىدانستم: مردم تکذیب مرا مىکنند؛ فلهذا مرا بیم داد که: یا باید تبلیغ آنرا کنم؛ و یا مرا عذاب مىنماید؛ و این آیه را فرستاد: یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک. و نیز عبد بن حمید، و ابن جریر، و ابن ابى حاتم، و ابو الشّیخ، از مجاهد تخریج کردهاند که: چون آیه بلّغ ما انزل الیک من ربک فرود آمد؛ رسول خدا عرض کرد: أى پروردگار من! من یک تن بیش نیستم! اگر تمام مردم بر علیه من اجتماع کنند، من چه کنم؟ این جمله فرود آمد: و ان لم تفعل فما بلغت رسالته! و ابن ابى حاتم، و ابن مردویه، و ابن عساکر، از ابو سعید خدرى تخریج کردهاند که: این آیه: یَا أیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا انْزِلَ إلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ بر رسول خدا (ص) در روز غدیر خمّ راجع به علىّ بن أبى طالب نازل شد. و ابن مردویه از ابن مسعود تخریج کرده است که: ما در زمان رسول خدا (ص) آیه را اینطور قرائت مىنمودیم: یَا أیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا انْزِلَ إلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ (ان علیا مولى المؤمنین) وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنْ النَّاسِ. [«تفسیر الدّرّ المنثور» ج 2، ص 298.] امام فخر رازى شافعى در «تفسیر کبیر خود مىگوید: دهمین وجه از وجوه وارده در شأن نزول آیه تبلیغ آنست که: در فضیلت علىّ بن أبى طالب نازل شده است؛ و چون این آیه نازل شد، رسول خدا دست على را گرفت و گفت: مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلَىٌّ مَوْلُاهُ؛ اللهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ! وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ. و چون عمر- رضى الله عنه- او را ملاقات کرد، گفت هَنِیئاً لَکَ یا ابْنَ أَبِى طَالِبٍ! أصْبَحْتَ مَوْلَاىَ وَ مَوْلَى کُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤمِنَهٍ! و این قول، گفتار ابن عبّاس و برآء بن عازب و محمّد بن على است. [«تفسیر مفاتیح الغیب» طبع اول، ج 3، ص 636.] نظام الدین قمى نیشابورى در تفسیر خود گوید: و سپس خداوند رسول خدا را امر کرد که: به کمى مردم میانه رو و مقتصد؛ و به زیادى مردم دشمن و معاند ننگرد؛ و از نیّات سوء آنان ترس نداشته باشد؛ و این آیه را فرستاد: (یَا أیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ). از ابو سعید خدرى وارد است که این آیه در فضل على بن أبى طالب- رضى الله عنه و کرم الله وجهه- در روز غدیر خمّ وارد شده است. رسول خدا (ص) دست او را گرفت و گفت: مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلَىٌّ مَوْلُاهُ؛ اللهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ! وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ. و پس از اینکه عمر با على دیدار کرد گفت: هَنِیئاً لَکَ یا ابْنَ أَبِى طَالِبٍ! أصْبَحْتَ مَوْلَاىَ وَ مَوْلَى کُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤمِنَهٍ! و این قول، گفتار عبد الله بن عبّاس و براء بن عازب و محمّد بن على است. [«تفسیر غرائب القرآن» و «رغائب الفرقان»، ج 6، ص 129؛ طبع اول 1381 هجرى.] چند روایت از شیعه در رابطه با آیه ابلاغ 1- محمد بن یعقوب کلینى، از محمد بن یحیى، از احمد بن محمد، و محمد بن الحسین، هر دو از محمد بن اسماعیل بن بزیع، از منصور بن یونس، از ابو الجارود، از حضرت امام محمد باقر علیه السلام روایت مىکند که ابو الجارود گفت: من از حضرت ابو جعفر شنیدم که مىفرمود: خداوند عز و جل، پنج چیز بر مردم واجب کرده است، و لیکن این مردم، چهار چیز از آن را گرفتند، و یکى را رها کردند! من عرض کردم: فدایت شوم! آیا نام آنها را براى من بیان مىکنید؟! حضرت فرمود: نماز، مردم در ابتداء نمىدانستند چطور نماز بخوانند، جبرائیل نازل شد، و گفت: اى محمد مردم را به نمازشان و اوقات نمازشان مطلع کن! پس از آن زکات نازل شد، و گفت: اى محمد! مردم را به مسائل زکاتشان آشنا کن! همانطورى که به مسائل نمازشان آشنا کردى! و سپس روزه نازل شد، زیرا قبل از این نزول، رسول خدا صلى الله علیه و آله چون روز عاشوراء مىشد، به اطراف قریهها که در حوالاى آنحضرت بودند، نماینده مىفرستاد، تا آن روز را روزه بگیرند، چون روزه نازل شد، در ماه رمضان که بین شعبان و شوال است نازل شد. و سپس حج نازل شد، و جبرائیل نازل شد و گفت: ایشان را از مسائل حجشان آگاه گردان! همانطور که از نمازشان و زکاتشان و روزهشان آگاه گردانیدى! و در آخر ولایت نازل شد، و این نزول در روز جمعه در عرفات بود، که خداوند عز و جل این آیه را فرستاد: الیوم أکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى، و کمال دین به ولایة على بن أبى طالب علیه السلام است. پیغمبر اکرم، در این حال با خود حدیث نفس مىکرد که: امت من تازه مسلمانند و به عهد جاهلیت نزدیک. و اگر من هر وقت ایشان را به ولایت درباره پسر عمویم على خبر دهم یک گوینده آنها چنین مىگوید، و یک گوینده دیگر چنان و البته این را من به زبان نیاوردم بلکه حدیث نفسى بود که در دل با خود داشتم-. در این حال اراده و عزیمت الهى به من رسید و به شدت مرا بیم داد که اگر تبلیغ نکنم مرا عذاب خواهد نمود، و این آیه فرود آمد: یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس و الله لا یهدى القوم الکافرین. رسول خدا دست على را گرفت، و گفت: ایها الناس! هیچ پیامبرى از پیامبران پیش از من نبوده است، مگر آنکه خداوند عمرى را به ایشان عنایت فرمود، و سپس آنها را به سوى خود خواند، و آنها دعوت او را لبیک گفتند و به دار آخرت ارتحال نمودند. و من نزدیک است که خوانده شوم و اجابت کنم! و من در پیشگاه خداوندى در موقف مورد بازپرسى قرار مىگیرم، و شما نیز بازپرسى خواهید شد! شما چه مىگوئید؟! امت گفتند: شهادت مىدهیم که تو تبلیغ رسالت کردى! و نصیحت نمودى، و آنچه بر عهدهات بود تادیه فرمودى! و خداوند عالیترین جزاى پیامبران را به تو مرحمت کند! پیغمبر سه بار گفت: اللهم اشهد و پس از آن گفت: یا معشر المسلمین! هذا ولیکم بعدى، فلیبلغ الشاهد الغائب! «اى گروه مسلمانان: این (على) ولى شماست پس از من، و حضار باید به غائبین بگویند، و مطلب را برسانند»! امام شناسى، ج7، ص: 93 2- عیاشى از مفضّل بن صالح، از بعضى اصحاب، از حضرت باقر، و یا حضرت صادق (ع) آورده است که چون آیه إِنَّمَا وَلِیُّکُمْ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَاة وَ یُؤْتُونَ الزَّکَاة وَ هُمْ رَاکِعُونَ [ آیه 55، از سوره 5: مآئده.] بر رسول خدا وحى شد، بر پیغمبر سخت آمد؛ و ترسید که قریش او را تکذیب کنند؛ و در این حال خداوند این آیه را فرستاد: یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ. فلهذا در روز غدیر خمّ على را معرفى کرد؛ و بر امر خداوند قیام و اهتمام نمود. [تفسیر عیاشى» ج 1، ص 328؛ و «بحار الانوار» ج 9، ص 35؛ و «تفسیر برهان» ج 1 ص 483.] امام شناسى، ج7، ص: 107 شنبه 92/6/23 .:. 9:18 عصر .:. خادمة الزهراء
نظرات ()
مرحوم فیض در کتاب انجم فروزان و گنجینه آثار قم از کتاب لواقح الانوار فى طبقات الاخیار (تألیف عبدالوهاب شعرانى شافعى وفات یافته در سال 937 هجرى قمرى) و کتاب نزهه الابرار فى نسب اولاد الائمه الاطهار (تألیف سید موسى برزنجى شافعى مدنى) چنین نقل مىکند: شادى و سرور ولادت دوشنبه 91/6/27 .:. 6:33 عصر .:. خادمة الزهراء
نظرات ()
سه شنبه 91/2/5 .:. 8:18 صبح .:. خادمة الزهراء
نظرات ()
حضرت زهرا علیها سلام فرمود: بهترین زن زنی است که نه مردی او را ببیند و نه او مرد نامحرمی را مشاهده کند. بحارالانوار:104/36 و همچنین فرمود: نزدیک ترین حالت زن به خدا، زمانی است که در خانه خود باشد(و در میان اجتماع و نامحرمان ظاهر نشود.)بحارالانوار:43/92
دوشنبه 91/2/4 .:. 9:27 عصر .:. خادمة الزهراء
نظرات ()
.:. کدنویسی : وبلاگ اسکین .:. گرافیک : ثامن تم .:.
|
||
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبلاگ متعلق به مدیر آن می باشد.
|