کلام ناب اسلامی | ||
امام ششم (ع) از گفته پدرش از جدش فرمود مسخشدگان از بنى آدم سیزده صنفند که از آنها است میمون و خوک و شب پره و سوسمار و خرس و فیل و کرم سیاه و سگ ماهى و عقرب و سهیل و خارپشت و زهره و عنکبوت. اما میمون جمعى از بنى اسرائیل بودند که در کنار دریا مأوى داشتند و در شنبه تعدى کردند و ماهیان را شکار نمودند و خدا آنها را بشکل میمون گردانید، خوک جمعى از بنى اسرائیل بودند که حضرت عیسى بر آنها نفرین کرد و خدا آنها را بشکل خوک کرد، شب پره زنى بودند که دایه یا هووى خود را جادو کرد و خدا او را شب پره کرد، سوسمار یک عرب بیابانى که هر کس بر او میگذشت او را میکشت خدا او را سوسمار کرد، خرس مردى بود مأبون و مردم را بخود میخواند خدا او را خرس کرد فیل مردى بود که چهارپایان را وطى میکرد، خدا او را فیل کرد، کرم سیاه آبى مردى بود زناکار که از چیزى نمیگذشت خدا او را کرم سیاه کرد، مار ماهى مردى بود سخن چین خدا او را مار ماهى کرد، عقرب مردى بود بد گو و بد زبان خدا او را عقرب کرد (خرس مردى بود که حاجیان را میدزدید خدا او را خرس کرد خ ب) سهیل مردى بود گمرکچى خدا او را مسخ کرد زهره زنى بود که هاروت و ماروت را فریفت خدا او را مسخ کرد، عنکبوت زن بد اخلاقى بود که شوهر خود را نافرمانى میکرد و از او رو گردان بود خدا او را عنکبوت کرد، خارپشت مردى بود بد خلق خدا او را خارپشت کرد. امام یکم (ع) فرماید مسوخ را از رسول خدا (ص) پرسیدم فرمود سیزدهاند: فیل، خرس، خوک، میمون؛ مار ماهى، سوسمار، شب پره، کرم سیاه آبى، عقرب، عنکبوت، خرگوش، سهیل، زهره عرض شد یا رسول اللَّه سبب مسخ آنها چه بوده؟ فرمود فیل مرد لوطى بود که تر و خشکى را بجا نمیگذاشت، خرس مرد مأبونى بود که مردم را بخویش دعوت میکرد، خوکها جمعى نصرانى بودند که از پروردگار خود درخواست کردند براى آنها مائده بفرستد چون مائده را فرستاد در کفر و تکذیب پیغمبر خود سختتر شدند، میمون جمعى از یهود بودند که در شنبه شکار ماهى کردند، مار ماهى مرد دیوثى بود که مردم را بزن خود دعوت میکرد، سوسمار مرد عرب چادرنشینى بود که با عصاى خود از حاجیان دزدى میکرد، شب پره مردى بود که از سر نخلها میوه میدزدید؛ کرم سیاه آبى مرد سخن چینى بود که میان دوستان جدائى میافکند، عقرب مرد بدزبانى بود که هر کسى را با زبان میگزید، عنکبوت زنى بود که بشوهر خود خیانت میورزید، خرگوش زنى بود که از حیض و جز آن غسل نمیکرد؛ سهیل گمرکچى بود در یمن، زهره زنى بود نصرانى از آن یکى از پادشاهان بنى اسرائیل همانى بود که هاروت و ماروت را فریفت و نامش ناهیل بود ولى مردم میگویند ناهید. مصنف این کتاب گوید مردم در حقیقت زهره و سهیلى که از مسخشدگانند غلط میروند و میگویند اینها دو ستارهاند چنان نیست که میگویند و لیکن آنها دو جانور دریائیند که بنام دو ستاره آسمان نامیده شدهاند چنانچه برجهاى آسمان بنام جانوران زمین نامیده شدهاند چون حمل (بره) ثور (نره گاو) سرطان (خرچنگ) عقرب (کژدم) حوت (ماهى) جدى (بزغاله) زهره و سهیل هم از این باب است که نام دو جانور دریائى بودهاند و سبب اینکه مردم در این دو بغلط رفتهاند اینست که نمیشود این دو جانور را دید و آنها را شناخت زیرا این دو جانور در اقیانوس زندگى میکنند که بر گرد جهان میچرخند کشتى بدان نمیرسد و تدبیرى در آن کار نمیکند، نمیتوان گفت خداى عز و جل گناهکاران را ستاره نور بخشى کرده که در بیابان و دریا وسیله رهنمائى باشند و تا آسمان و زمین برپاست بمانند، گناهکارانى که مسخ میشدند بیش از سه روز زنده نبودهاند سپس میمردند و فرزندى از آنها نمیشده این جانورانى که مسوخ نامیده شدهاند بطور مجاز و از راه شباهت است و اینها مانند جانورانى هستند که خداوند جمعى گنهکاران را مانند آنها گردانید زیرا بگناه خود سزاوار چنین کیفرى شدند و نعمت پیکر زیبائى را که خدا بدانها بخشیده بود از دست دادند و خداوند هم گوشت حیواناتى که شبیه آنها بود حرام کرد تا سودى از آنها برده نشود و کیفر آنها سبک بنظر نیاید. این حکایت از ابى الحسین محمد بن جعفر اسدى دریافت شده. الخصال / ترجمه کمرهاى، ج2، ص: 267تا268
پنج شنبه 92/11/3 .:. 7:43 عصر .:. خادمة الزهراء
نظرات ()
.:. کدنویسی : وبلاگ اسکین .:. گرافیک : ثامن تم .:.
|
||
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبلاگ متعلق به مدیر آن می باشد.
|