کلام ناب اسلامی | ||
رسول الله صلى الله علیه و آله در معرّفى و نصب علىّ بن أبى طالب اهتمام بسیار داشت، حتّى در مرض موت توصیه و سفارش مىفرمود و مردم را به پیروى از آنحضرت دعوت مىفرمود، تا سرحدّیکه در همان ساعات آخر حیات کاغذ و قلمى خواستند تا بنویسند درباره امامت آنحضرت آنچه باید بنویسند. ولى افسوس، و هزار افسوس، که عُمَر مانع شد و نگذاشت مقصود رسول خدا تحقّق یابد، و گفت: مرض بر او غلبه کرده، هذیان مىگوید، کتاب خدا ما را بس است؛ رسول خدا با یکدنیا اندوه و غمّ چشم از جهان بستند؛ ابن سَعد در طبقات با اسناد خود از سعید بن جُبیر از ابن عباس روایت مىکند قال: اشتکى النبى صلى الله علیه و آله یوم الخمیس، فَجَعَلَ، یعنى ابن عباس، یَبْکى وَ یَقول: یَوْمُ الْخَمیس و ما یَوْمُ الْخَمیس! اشْتَدَّ بِالنّبّى صلى الله علیه و آله وَجَعُهُ فقال: ائتونى بِدَواةٍ وَ صَحیفَةٍ اکْتُبْ لَکُمْ کِتاباً لا تَضِلّوا بَعْدَهُ ابَدا، قالَ: فقال بَعْضُ مَنْ کانَ عِنْدَهُ: انَّ نَبِىَّ اللهِ لَیَهْجُرُ! قال: فقیل لَهُ: الا نَأتیکَ بِما طَلَبْتَ؟ قال: اوَ بَعْدَ ماذا؟ قال: فَلَمْ یَدْعُ بِهِ [1] ابن عباس مىگوید: در روز پنجشنبه رسول خدا صلى الله علیه و آله از مرض متأَلّم و ناراحت بودند، ابن عباس گریه مىکرد و مىگفت: روز پنجشنبه و نمىدانید در روز پنجشنبه چه خبر بود، درد و مرض پیغمبر شدّت کرد و فرمود: یک دوات و صفحهاى بیاورید، تا براى شما مطلبى را بنویسم که پس از آن هیچگاه گمراه نشوید، ابن عباس گوید: بعض افراد مجلس گفت: پیغمبر خدا هذیان مىگوید: ابن عباس گوید: و پس از آن برسول خدا گفته شد: آیا بیاوریم آنچه را مىخواستى؟ فرمود: آیا بعد از این حادثه واقع شده؟ و رسول خدا دیگر طلب ننمود. و با سند دیگر از سعید بن جعفر روایت مىکند که ابن عباس گفت: یوم الخمیس و ما یوم الخمیس! قال: اشْتَدَّ بِرَسولِ الله صلى الله علیه و آله وَجَعُهُ فى ذلِکَ الْیَوْم فَقالَ: ائْتونى بِدَواةٍ وَ صَحیفةٍ اکْتُبْ لَکُمْ کِتاباً لا تَضِلّوا بَعْدَهُ ابَداً، فَتَنازَعوا و لا یَنْبَغى عِنْدَ النّبّى التَّنازُعُ. فقالوا: ما شَاْنُهُ، ا هَجَرَ؟ اسْتَفْهَموه! فَذَهَبوا یُعیدونَ عَلَیْهِ فقال: دَعونى فَالَّذى انَا فیه خَیْرٌ مَمّا تَدْعونَنى الَیْهِ الحدیث [2] ابن عباس مىگوید: روز پنجشنبه و نمىدانید روز پنجشنبه چه روزى بود. کسالت رسول خدا صلى الله علیه و آله شدت کرد و فرمود: دوات و صفحهاى بیاورید تا براى شما مکتوبى را بنویسم که پس از آن هیچگاه گمراه نشوید، و در حالیکه در نزد پیغمبر خدا دعوى و تنازع جایز نیست نزاع کردند و گفتند: حالش چگونه است؟ آیا هذیان مىگوید؟ از او سؤال کنید! رفتند بار دیگر از رسول خدا بپرسند که چه مىخواهد، فرمود: واگذارید مرا، آنچه من الان در آن هستم بهتر است از آنچه شما مرا به آن مىخوانید. و با سند دیگر از جابر بن عبد الله انصارى روایت کند که: لمّا کانَ فى مَرَضِ رَسول الله صلى الله علیه و آله الذى تَوَفّى فیهِ، دَعا بِصحیفَةٍ لِیَکْتُبَ فیها لِامّتِهِ کِتاباً لا یُضِلُّونَ وَ لا یُضَلُّونَ، قال: فَکانَ فى الْبَیْتّ لغطٌ وَ کَلامٌ وَ تَکلَّمَ عُمَرُ بن الخَطّابِ قال: فَرَفَضَهُ النَّبِىُّ. جابر بن عبد الله انصارى مىگوید: رسول خدا صلى الله علیه و آله در مرض موت خود صفحهاى خواستند، تا در آن نامهاى براى امّت خود بنویسند، که بر اثر آن امّت گمراه نکنند، و گمراه نشوند. جابر گوید: در اطاق رسول خدا در اثر این درخواست پیغمبر سخنانى رفت، و صدا بلند شد، و عمر بن خطاب تکلّم نمود، و پیغمبر او را طرد فرمود. و با سند دیگر از عمر بن خطاب روایت مىکند: قال: کُنّا عِنْدَ النَّبِىِّ وَ بَیْنَنا وَ بَیْنَ النِّساء حِجابٌ، فَقالَ رَسولُ اللهِ صلى الله علیه و آله: اغْسِلونى بِسَبْعِ قِرَبٍ، وَ أْتونى بِصَحیفَةٍ وَ دَواةٍ، اکْتُبْ لَکُمْ کِتاباً لَنْ تَضِلّوا بَعْدَهُ ابَداً فقالِ النِّسْوَةُ: ائْتوا رَسولَ اللهِ صلى الله علیه و آله بِحاجَتِهِ. قال عمر: فَقُلْتُ: اسْکُتْنَ فَانَّکُنَّ صَواحِبُهُ، اذا مَرِضَ عَصَرْتُنَّ أَعْیُنَکُنَّ وَ اذا صَحَّ اخَذْتُنَّ بِعُنُقِهِ! فقالَ: رَسولُ الله صلى الله علیه و آله: هُنَّ خَیْرٌ مِنْکُمْ. [3] عمر بن خطاب گوید: ما در محضر پیغمبر خدا بودیم و بین ما و جماعت زنان پرده و حجابى بود، رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: مرا با هفت مشک آب غسل دهید؛ و یک صفحه و دوات بیاورید تا براى شما مکتوبى بنویسم که بعد از آن هیچگاه گمراه نشوید! زنان گفتند: آنچه را که رسول خدا طلب کرده است برایش بیاورید. عمر مىگوید: من گفتم: اى زنان ساکت باشید! چون شما همبستران او هستید، چون مریض گردد چشمان خود را به اشک میفشرید و چون صحت یابد بگردن او دست میآویزید! رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: این زنان بهتر از شما هستند _______________________________________________ [1] طبقات ابن سعد ج 2 ص 242 چاپ بیروت 1376 ه. ق [2] طبقات ابن سعد ج 2 ص 244 [3]! طبقات ابن سعد ج 2 صفحه 244 امام شناسى، ج1، ص: 269تا271 جمعه 92/10/27 .:. 11:29 عصر .:. خادمة الزهراء
نظرات ()
.:. کدنویسی : وبلاگ اسکین .:. گرافیک : ثامن تم .:.
|
||
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبلاگ متعلق به مدیر آن می باشد.
|