اسماعیل بن غزوان بصرى گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که مىفرمود: زنى از جنّیان که عفرا نام داشت به حضور پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم شرفیاب مىشد و سخن آن حضرت را مىشنید و به نزد شایستگان جنّ مىآمد و آنها به دست او اسلام را مىپذیرفتند، مدّتى پیامبر او را ندید، از جبرئیل در مورد او پرسید، عرض کرد: او به زیارت یکى از خواهران دینى خود که به خاطر خدا او را دوست مىدارد رفته است.
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: خوشا به حال کسانى که به خاطر خدا یک دیگر را دوست مىدارند! به راستى که خداوند متعال در بهشت ستونى از یاقوت سرخ آفریده که هفتاد هزار کاخ بر آن استوار است و در هر کاخى هفتاد هزار اتاق است که خداوند اینها را براى کسانى که به خاطر او به یک دیگر مهر ورزیده و به زیارت یک دیگر مىروند، آفریده است. اى عفرا! چه دیدى؟ گفت: ابلیس را در دریاى سبز بر روى سنگى سفید دیدم که دستان خود را به آسمان بلند کرده و مىگفت: خداى من! آنگاه که تو به سوگند خود وفا کرده و مرا به دوزخ وارد کنى، پس من تو را به حق محمّد، على، فاطمه، حسن و حسین سوگند خواهم داد که مرا از آن رهایى بخشیده و با آنان محشور گردانى. من به او گفتم: اى حارث! این نامهایى که خدا را با آنها فرا مىخوانى چیست؟ او به من گفت: من این نامها را هفت هزار سال پیش از آنکه خداوند آدم را بیافریند، بر پایه عرش دیدم، و دانستم که آنها گرامىترین آفریدگان در پیشگاه خدا هستند. اینک خدا را به حق آنان.
پیامبر فرمود: سوگند به خدا! اگر همه مردم روى زمین خدا را به این نامها سوگنددهند، خداوند آنها را پاسخ مىدهد.خصال-ترجمه جعفرى، ج2، ص: 489تا491
