
متن عربى
1، 15 92/ 36- المناقب «2» لابن شهرآشوب الخرائج «3» رُوِیَ أَنَّ عَلِیّاً اسْتَقْرَضَ مِنْ یَهُودِیٍّ شَعِیراً فَاسْتَرْهَنَهُ شَیْئاً فَدَفَعَ إِلَیْهِ مُلَاءَةَ «4» فَاطِمَةَ رَهْناً وَ کَانَتْ مِنَ الصُّوفِ فَأَدْخَلَهَا الْیَهُودِیُّ إِلَى دَارٍ وَ وَضَعَهَا فِیبَیْتٍ فَلَمَّا کَانَتِ اللَّیْلَةُ دَخَلَتْ زَوْجَتُهُ الْبَیْتَ الَّذِی فِیهِ الْمُلَاءَةُ بِشُغُلٍ فَرَأَتْ نُوراً سَاطِعاً فِی الْبَیْتِ أَضَاءَ بِهِ کُلُّهُ فَانْصَرَفَتْ إِلَى زَوْجِهَا فَأَخْبَرَتْهُ بِأَنَّهَا رَأَتْ فِی ذَلِکَ الْبَیْتِ ضَوْءاً عَظِیماً فَتَعَجَّبَ الْیَهُودِیُّ زَوْجُهَا وَ قَدْ نَسِیَ أَنَّ فِی بَیْتِهِ مُلَاءَةَ فَاطِمَةَ فَنَهَضَ مُسْرِعاً وَ دَخَلَ الْبَیْتَ فَإِذَا ضِیَاءُ الْمُلَاءَةِ یَنْشُرُ شُعَاعُهَا کَأَنَّهُ یَشْتَعِلُ مِنْ بَدْرٍ مُنِیرٍ یَلْمَعُ مِنْ قَرِیبٍ فَتَعَجَّبَ مِنْ ذَلِکَ فَأَنْعَمَ النَّظَرَ فِی مَوْضِعِ الْمُلَاءَةِ فَعَلِمَ أَنَّ ذَلِکَ النُّورَ مِنْ مُلَاءَةِ فَاطِمَةَ فَخَرَجَ الْیَهُودِیُّ یَعْدُو إِلَى أَقْرِبَائِهِ وَ زَوْجَتُهُ تَعْدُو إِلَى أَقْرِبَائِهَا فَاجْتَمَعَ ثَمَانُونَ مِنَ الْیَهُودِ فَرَأَوْا ذَلِکَ فَأَسْلَمُوا کُلُّهُمْ
ترجمه
ابن شهر آشوب و قطب الدین راوندى گویند:
روایت شده که على علیه السّلام مقدارى جو از یک یهودى قرض کرد، یهودى مزبور گفت:
باید در ازاى آن چیزى را به عنوان رهن در نزد من بگذارى. و على علیه السّلام چادر حضرت فاطمه علیها السّلام را که پشم بود به او داد. آن شخص چادر را گرفته و به خانه برده، در اطاقى گذاشت. به هنگام شب زن آن شخص براى انجام کارى داخل اطاق مذکور گردید و نورى را دید که اطاق را روشن کرده، فورا از اطاق خارج شد و آنچه را دیده بود به شوهرش اطلاع داد، مرد یهودى که فراموش کرده بود چادر فاطمه علیها السّلام در آن اطاق است تعجّب نمود و به سرعت برخاسته داخل آن اطاق گردید و بلافاصله دریافت که آن نور از چادرى ساطع مىشود که على علیه السّلام آن را گرو گذاشته است. پس آن مرد یهودى و همسرش از خانه خارج شده و هر یک به سوى اقوام خویش شتافته و آنها را از معجزهاى که دیده بودند آگاه نمودند، و در اثر این واقعه هشتاد نفر از آنها به اسلام متمایل گردیده و ایمان آوردند
زندگانى حضرت زهرا علیها السلام(روحانى)، ص: 229