سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کلام ناب اسلامی
ثامن تم
طراح قالب
ثامن تـــم

 حسد عبارت است از تمنّای زوال نعمتی از برادر مسلم خود،از نعمتهایی که صلاح او باشد.

 و اگر تمنّای زوال نعمت از او نکند،بلکه مثل آن را از برای خود خواهد،آن را«غبطه» و«منافسه» خوانند.

 

و اگر زوال چیزی را از کسی خواهد،که صلاح او نباشد آن را غیرت گویند.

و ضد حسد،نصیحت است،و آن عبارت است از خواستن نعمتی که صلاح برادر مسلم باشد،از برای او. و چون هر کسی نمی تواند بفهمد که این نعمت صلاح است یا مفاسد،و بسا چیزهایی که در نظر ظاهر،کسی آن را صلاح پندارد و در حقیقت وبال و فساد بر صاحب خود باشد.

 پس شرط نصیحت و دوستی آن است که در اموری که صلاح و فساد آن مشتبه است،خواستن و نخواستن آن از برای برادر دینی مشروط به صلاح و فساد باشد،یعنی چنان خواهد که اگر فی الواقع صلاح اوست باقی باشد،و اگر باعث فساد است زایل شود.

 و معیار در نصیحت آن است که آنچه را از برای خود خواهی، از برای برادر خود نیز خواهی،و آنچه را که از برای خود مکروه داشته باشی،از برای او نیز مکروه داشته باشی.

 و معیار در حسد آن است که آنچه را از برای خود نخواهی،از برای او خواهی،وآنچه را از برای خود خواهی،از برای او نخواهی.

 و مخفی نماند که حسد،اشّد امراض نفسانیّه،و دشوارترین همه،و بدترین رذایل و خبیث ترین آنهاست.

 عقبه ی زین صعب تر در راه نیست       ای خنک آن کس حسد همراه نیست

 صاحب خود را به عذاب دنیا گرفتار،و به عذاب دنیا مبتلا می سازد،زیرا که حسود در دنیا لحظه ای از حزن و الم و غصه و غم خالی نیست. چون که او هر نعمتی که از کسی دید متألّم می شود.و چون نعمت خدا نسبت به بندگان خود بی نهایت است و هرگز منقطع نمی شود،پس حسود بیچاره،پیوسته محزون و غمناک است. و اصلاً به محسود ضرری نمی رسد ،بلکه ثواب و حسنات او زیاد می شود،و درجات او بلند می گردد. و به جهت غیبتی که حسود از او می کند و سخنی که نباید،در حق او می گوید،وِزر وبال محسود را بر دوش خود می گیرد،و اعمال صالحه ی خود را به دیوان اعمال او نقل می نماید. و با وجود همه ی اینها چنانچه حسود به دقت تأمل کند می فهمد که او در مقام عناد و ضدّیت با رب الارباب است،زیرا که هر که را نعمتی و کمالی است،از رشحات«تراوش و قطره» فیض واجب الوجود،و مقتضای حکمت شامله و مصلحت کامله ی اوست.

 پس مشیّت و اراده او این چنین اقتضا فرموده است که آن نعمت از برای آن بنده حاصل باشد. ولی این حسود مسکین، زوال آن را می خواهد. و این نیست مگر نقیض مقدّرات الهی را خواستن،و ارده ی خلاف مراد خدا را کردن،بلکه حسود،طالب نقص است بر خداوند-سبحانه-یا خدارا-العیاذبالله-جاهل می داند، زیرا که اگر آن محسود را قابل و لایق آن نعمت می داند،و با وجود این،زوال آن را از خدا می طلبد،این نقص بر خداست،که کسی را که سزاوار نعمتی باشد منع نماید.و اگر او را لایق نمی داند،پس خود را داناتر از خدا می داند به مصالح و مفاسد،و این هر دو کفر است.

 

و چون شکی نیست که آنچه خدا می کند محض خیر و مصلحت،و خالی از جمیع شرور و مفسد است،پس حاسد فی الحقیقه دشمن خیر،و طالب شرّ و فساد است.پس او شریر و مفسد است. و از اینها معلوم می شود سرّ آنچه مذکور شد،که:حسد بدترین رذایل،وحاسد،شریرترین مردمان است. و چه خباثت از این بالاتر که کسی متألّم باشد از راحت بنده ای از بندگان خدا، که هیچ ضرری به او نداشته باشد. و از این جهت آیات و اخبار بی نهایت در مذمّت این صفت وارد شده است،چنان که خدای تعالی در مذمّت قومی می فرماید:

 «أم یَحسُدونَ النّاسَ عَلی ما آتیهُمُ اللهُ مِن فَضلِهِ»،یعنی:«آیا حسد می کنند مردمان را بر آنچه خدای تعالی از فضل خود بر ایشان عطا فرموده؟».

سوره نساء:آیه54

 از حضرت پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم مروی است که:«حسد،می خورد اعمال حسنه را،همچنان که آتش هیزم را می خورد».بحارالانوار:ج73،ص275

 

حسد


یکشنبه 91/1/6 .:. 10:42 صبح .:. خادمة الزهراء نظرات ()
.:. کدنویسی : وبلاگ اسکین .:. گرافیک : ثامن تم .:.
درباره وبلاگ

امکانات وب


بازدید امروز: 9
بازدید دیروز: 16
کل بازدیدها: 170815