سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کلام ناب اسلامی
ثامن تم
طراح قالب
ثامن تـــم

  و مولى على متقى هندى روایاتى را در فضیلت عمامه از رسول خدا ذکر کرده است، که بعضى از آنها از این قرار است:

باوردى از رکانه آورده است که:

العمامة على القلنسوة فصل ما بیننا و بین المشرکین، یعطى یوم القیامة بکل کورة یدورها على راسه نورا.

 «عمامه را چون بر روى کلاه قلنسوه (فینه و مشابه آن) ببندند، علامت شناسائى ما از مشرکان خواهد بود. بهر دورى که عمامه را بر سرش بپیچد، در روز قیامت نورى به او داده مى‏شود».

و از «معجم کبیر» طبرانى از ابن عباس آورده است، و نیز از طبرانى از اسامه آورده است که:

اعتموا تزدادوا حلما!

«عمامه بر سر خودتان بپیچید! زیرا حلم و بردبارى شما را زیاد مى‏ کند».

و از بیهقى در «شعب الایمان» از خالد بن معدان مرسلا آورده است که‏:                   

اعتموا خالفوا الامم قبلکم!

 «عمامه بر سرتان ببندید! و بدین صورت با امت‏ هائى که قبل از شما بوده‏ اند خلاف کرده اید».

و از دیلمى در «مسند الفردوس» جابر آورده است که:

رکعتان بعمامة خیر من سبعین رکعة بلا عمامة.

 «دو رکعت نماز خواندن، با عمامه بهتر است، از هفتاد رکعت بدون عمامه».

و از ابن عساکر از عبد الله بن عمر آورده است که:

صلوة تطوع او فریضة بعمامة تعدل خمسا و عشرین صلاة بلا عمامة و جمعة بعمامة تعدل سبعین جمعة بلا عمامة.

 «یک نماز مستحبى و یا واجبى گزاردن با عمامه، برابر است با بیست و پنج نماز بدون عمامه. و خواندن نماز جمعه با عمامه برابر است با هفتاد نماز جمعه بدون عمامه».

و از طبرانى از ابن عمر، و از بیهقى در «شعب الایمان» از عباده آورده است که:

علیکم بالعمائم، فانها سیما الملائکة. و ارخوا لها خلف ظهورکم!

 «بر شما باد به بستن عمامه، چون عمامه داشتن نشانه و علامت فرشتگان است، و کناره آن را به پشت‏هایتان رها کنید، تا آزاد باشد».

ائتوا المساجد حسرا و معصبین! فان العمائم تیجان المسلمین! [1]

 «به مساجد بیائید با صورت‏هاى باز بدون لثام، و سرهاى خود را بپیچید. زیرا که عمامه‏هائى که بر سر دارید، تاجهاى مسلمانان است».

و از دیلمى از عمران بن حصین آورده است که:

العمائم و قار للمؤمن، و عز للعرب، فاذا وضعت العرب عمائمها وضعت عزها.

 «عمامه وقار مؤمن و عزت عرب است، و چون عرب عمامه را کنار زند، عزت خود را کنار زده است‏.

 و نیز از دیلمى از رکانه آورده است که:

لا تزال امتى على الفطرة ما لبسوا العمائم على القلانس. [2]

 «پیوسته امت من بر فطرت اسلام هستند، تا وقتیکه بر روى فینه‏ هاى خود عمامه ببندند».

بارى همانطور که در این احادیث کثیره دیدیم، سنت اکید است که مسلمین عمامه بر سر ببندند، و آن عزت و شرف است، و موجب قبولى نماز و پاداش آن باضعاف مضاعفه، زیرا این لباس پیامبر و امیر المؤمنین است. و لیکن باید دانست که آن عمامه‏ اى که در شرع مطهر وارد است، مانند عمامه‏ هاى فعلى معمولى نیست، زیرا اولا دو سه دور بیشتر نمى‏ پیچد، و ثانیا باید دو طرف آن از جلو و عقب رها باشد، نه آنکه داخل لفافه ‏ها کنند.

و همچنین مستحب است که انسان مطلقا و بالاخص در حال نماز، و در حال خطبه جمعه و عیدین ردا بر دوش بگیرد. و ردا غیر از عبائى است که امروزه معمول است بلکه حله‏ اى است به شکل لباس احرام که آنرا بر دوش مى‏ افکنند. امید است با توجه به حقایق اسلام، گرایش‏ها از عادات و رسوم به همان حقیقت بازگشت کند.

چقدر بیدار و باهوش، استعمار کفر بر مسلمین یورش برد، و در کودتاى فرهنگى و ادبى با اصرار، و ابرام و شکنجه، و زندان، اولا عمامه‏ ها را از سرها برداشت. سابقا عمامه لباس خاص فقهاء و علماء نبود، بلکه تمام طبقات مردم عمامه بر سر داشتند، یا بدون فینه، و یا روى فینه مى‏ بستند.

استعمار مردم را به کمیساریا مى‏ برد، و عمامه‏ ها را از سر بر مى‏ داشت، و قباها را مى ‏برید، و عباها را مى‏ گرفت، و مى ‏گفت: لازم است متحد الشکل شوید!

کدام شکل؟

شکل اروپائى‏ ها. شابگاه بر سر بگذارید و کت و شلوار بپوشید. در ادارات دولتى هم تراشیدن ریش، و آویختن زنار و کراوات از واجبات بود.

مى‏ گفتند: شرف انسان به لباس نیست، به علم است، و علم در هر جا علم‏ است، و عالم در هر لباس عالم است. غلط مى‏ گفتند، و مغالطه مى‏ نمودند. شرف انسان به لباس پیامبر است، و به طرز عمامه مولى امیر مؤمنان است. عالم اگر در لباس پیامبر باشد، عالم دین است، لباس کفر، نماینده مکتب کفر و نمایشگر الحاد و انحراف است.

سربازان هر کشورى را از شکل لباس و رنگ و آرم آن مى‏ شناسند.

در زمان پهلوى که عمامه‏ ها را از سر بر مى‏ داشتند و بهیچوجه اجازه عمامه نمى‏ دادند، از یکى از علماى تبریز نقل شد که مى‏ گفت: روزى رئیس نظمیه (رئیس شهربانى امروز) در منزل من آمد که بمن ابلاغ کند که باید عمامه‏ ام را بردارم، و من ابا مى‏ نمودم. او گفت حضرت آقا علم به عمامه و لباس نیست، و انسان شخصیتش تفاوت نمى‏ کند در لباس عمامه باشد، و یا در غیر آن، عمامه چه اثرى دارد؟!

من در جواب او گفتم: ما هم تا بحال خیال مى‏ کردیم عمامه تأثیرى در شخصیت و علم ندارد، و عالم در همه لباس‏ها عالم است، اما از این اصرار و ابرام شما براى برداشتن عمامه براى ما شبهه‏ اى پیدا شده است که مبادا عمامه تاثیر داشته باشد فلهذا در نگهدارى عمامه خودمان کوشا هستیم.

لله الحمد و له المنة که اینک آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت. 

 __________________________________________________

[1] «کنز العمال» طبع دوم حیدرآباد سنه 1391، جلد نوزدهم، ص 222. و ص 223.                  

[2] همان کتاب، ص 223.

امام شناسى، ج‏9، ص: 290 تا 293


پنج شنبه 94/10/17 .:. 9:4 عصر .:. خادمة الزهراء نظرات ()
.:. کدنویسی : وبلاگ اسکین .:. گرافیک : ثامن تم .:.
درباره وبلاگ

امکانات وب


بازدید امروز: 3
بازدید دیروز: 13
کل بازدیدها: 171115