کلام ناب اسلامی | ||
اذان بلال! دلم گرفته درین وسعت ملال، بلال! اذان بگوی خدا را! اذان بلال! بلال! من و تو شعله وریم از شرار فتنه، بیا برای اینهمه غربت چو من بنال، بلال! سکوت تلخ تو با درد همنشینم کرد اذان بگوی و ببر از دلم ملال، بلال! هنوز یاد تو، در خاطر زمان جاری است ازین گذشتهی روشن به خود ببال، بلال! دوباره بانگ اذان در مدینه میپیچد؟! سکوت نیست جواب چنین سوال، بلال! اذان اگر تو نگویی، نماز میمیرد بخوان سرود رهایی، بخوان بلال! بلال! به جرم اینکه من از راست قامتان بودم زمانه منحنیمَ خواست چون هلال، بلال! فغان که اهرمنم آن زمان ز پا افکند که بست دست خداوند ذوالجلال بلال! ز جان سوختهی من هنوز شعلهی درد زبانه میکشد از فرط اشتعال، بلال! سرود اینهمه غربت بخوان که بنشیند به چهرهها، عرق شرم و انفعال بلال! درین خزان محبت، سرود سبزت را بخوان برای دل من به شور و حال، بلال! بخوان برای دل من! که میبالد به من شکوه و به تو عشق لا یزال، بلال! کبوتر حرم عشق! بال و پر واکن به شوق آمدن لحظهی وصال، بلال! بخوان! که عمر گل باغ عشق، کوتاهست چو آفتاب، که دارد سر زوال، بلال! برای مرغ مهاجر ز کوچ باید گفت بخوان سرود غمانگیز ارتحال بلال! کمال سنگدلی بین، که سنگ حادثه را مرا زدند به پهلو ترا به بال، بلال! سرود سبز تو با خشم سرخ من، ماند به یادگار برای علی و آل، بلال! محمد علی مجاهدی (پروانه) یاس کبود:اذان بلال:ص58- 59 دوشنبه 93/1/4 .:. 5:7 عصر .:. خادمة الزهراء
نظرات ()
.:. کدنویسی : وبلاگ اسکین .:. گرافیک : ثامن تم .:.
|
||
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبلاگ متعلق به مدیر آن می باشد.
|