بدان که بهترین حالات تو این است که زبانت را از غیبت و سخن چینى و حرفهاى بیهوده نگهدارى و زبانت را سرگرم بذکر کنى یا مشغول آموزش باشى زیرا که تعلیم و آموزش هم ذکر خداست.
همانا عمر سرمایه بزرگ تجارت است هر نفسى از آن گوهرى است گرانبها پس هر گاه از یاد خدا غافل شد و زبانش را سرگرم لغو و بیهوده کرد مانند کسى خواهد بود که درّ گرانبها را مىبیند اراده میکند بردارد سپس بجاى درّ کلوخى را بر میدارد.
زیرا که انسان هر گاه فرشتهى مرگ را آمادهى گرفتن جانش دید اگر از او تقاضاى تاخیر کند که یک ساعت یا یک نفس او را مهلت دهد که لا اله الا اللَّه در آن یک نفس بگوید و تمام دنیا را در برابر یک نفس مهلت باو ببخشد فرشتهى مرگ نمىپذیرد و چقدر ازین ساعتهاى عمر بیهوده تلف شد این خود زیانیست بزرگ.
و مؤمن همان کسى است که سخنش ذکر است و سکوتش اندیشه است و نگاهش عبرت است و حضرت رسول خدا صلّى اللَّه علیه و اله به اباذر فرمود: آیا ترا عمل و کردارى نیاموزم که بر زبان آسان و در میزان سنگین باشد عرضکرد بلى اى رسول خدا بیاموز مرا حضرت فرمود: آن عمل سکوت و خوش خلقى و ترک نمودن حرفهاى بىفایده است. و روایت شده لقمان داود را دید که زره میسازد لقمان خواست بپرسد که چه درست مىکنى ساکت شد و نپرسید پس از آنکه داود زره ساخت و بر تن پوشید لقمان بدون پرسیدن فهمید که داود چه درست میکند.
و گفته است هر کس که کلامش زیاد باشد لغزشش فراوانست و هر کس که خطا و لغزش او زیاد باشد بیهودهگوئیش بسیار است و هر که چنین باشد دروغش فراوانست و هر کس دروغ زیاد داشت گناهش بسیار است آنکه گناهش فراوانست آتش بر او سزاوارتر است و خداى تعالى بواسطه زیان فراوان زبان او را بچهار چیز پنهان کرده بدو لب و دو دندان و بعضى از دانشمندان گفتهاند که همانا خداى براى انسان یک زبان و دو گوش و دو چشم آفریده تا اینکه بیشتر به بیند و بشنود و کمتر بگوید و روایت شد که سکوت میراث حکمت است ارشادالقلوب-ترجمه رضایی:ج2،ص250تا252