سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کلام ناب اسلامی
ثامن تم
طراح قالب
ثامن تـــم

شیخ صدوق رضوان الله علیه روایت مى‏کند در کتاب علل الشرایع و امالى با سند واحد خود از جبلّه مکیّه، که او گفت: از میثم تمّار شنیدم که میگفت:

سوگند بخدا که این امّت، فرزند پیغمبر خود را در روز دهم محرّم مى‏کشند و دشمنان خدا آنروز را روز برکت قرار مى‏دهند؛ و این امریست که از علم خدا

گذشته و از قضاى محتوم بوده و بر اساس عهدى که أمیر المؤمنین علیه السلام با من نموده است، من از آن آگاهى یافته‏ام.

أمیر المؤمنین بمن خبر داد که تمام موجودات بر فرزند پیغمبر گریه مى‏کنند حتّى درندگان در بیابانها و ماهیان دریاها و مرغان بر فراز آسمان.

و گریه مى‏کنند بر او خورشید، و ماه، و ستارگان، و آسمان، و زمین، و مؤمنان از انس و جن، و تمام فرشتگان آسمانها، و رضوان: خازن بهشت، و مالک:

پاسبان دوزخ، و فرشتگان پاسبانان، و نگاهدارندگان عرش، و آسمان.

و در آن هنگام، خون و خاکستر ببارد.

سپس میثم گفت: واجب است لعنت خدا بر قاتلان حسین علیه السلام، همانطور که بر مشرکینى که با خدا خداى دگرى را شریک قرار مى‏دهند، واجب

شده است و همانطور که واجب است بر یهود و نصارى و مجوس.

جبلّه مى‏گوید: گفتم: اى میثم! چگونه مردم روز قتل حسین را روز برکت قرار مى‏دهند؟

در آن هنگام میثم گریست و گفت: طبق حدیثى مجعول که خود آنها وضع نموده‏اند، گمان مى‏کنند که عاشورا روزیست که در آن خداوند توبه آدم را قبول نمود

در صورتیکه خداوند توبه آدم را در شهر ذى الحجّه قبول نمود.

و گمان مى‏کنند که در آن خداوند توبه داود را قبول نمود، در صورتیکه توبه داود در شهر ذى الحجه پذیرفته شد.

و گمان مى‏کنند که در آن خداوند یونس را از شکم ماهى خلاصى داد، در صورتیکه خداوند او را در ذى القعده از شکم ماهى بیرون آورد.

و گمان مى‏کنند که در آن روز کشتى نوح به ساحل نجات نشست، در حالیکه آن کشتى در روز هجدهم از ذى الحجّه به ساحل نشست.

و گمان مى‏کنند که در آن روز خداوند آب دریا را براى نجات بنى اسرائیل شکافت، در صورتیکه این واقعه در شهر ربیع الاول بوقوع پیوست.

سپس میثم گفت: اى جبلّة! بدان که براى حسین بن على: سید الشهداء و اصحابش در روز قیامت بر سایر شهداء فضیلتى است.

اى جبلة! زمانیکه دیدى خورشید مانند خون تازه سرخ شد، بدانکه آقاى تو و مولاى تو حسین را کشتند.

جبلة مى‏گوید: روزى از منزل خارج شدم، چون نظر بر دیوارها افکندم، دیدم مانند ملحفه‏هاى رنگین شده به عُصفُر (گیاهى است سرخ رنگ) برنگ خون

درآمده است.

پس ناگهان صیحه زدم و گریستم و گفتم: بخدا سوگند که آقاى ما حسین بن على را کشتند [1]

__________________________________________________

 [1] «امالى» صدوق ص 77 و «علل الشرایع» ص 228 و در «بحار الانوار» ج 10 ص 224 این داستان را از صدوق نقل مى‏کند

 امام شناسى، ج‏1،ص:  18


چهارشنبه 92/8/15 .:. 6:14 صبح .:. خادمة الزهراء نظرات ()
.:. کدنویسی : وبلاگ اسکین .:. گرافیک : ثامن تم .:.
درباره وبلاگ

امکانات وب


بازدید امروز: 22
بازدید دیروز: 24
کل بازدیدها: 165141