سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کلام ناب اسلامی
ثامن تم
طراح قالب
ثامن تـــم

از هر جهت رسول خدا، الگو و نمونه بارز و شاخص و قابل تأسّى نیکوست، چه در امور دنیوى و چه اخروى، چه ظاهرى و چه باطنى، چه فردى چه اجتماعى، چه در لباس و مسکن، و چه در غذا و خوراک، و چه در نکاح و امور زناشوئى، و چه در جنگ و صلح.

و تا وقتى که مسلمین در این امور از آن شاخص حق و متحقق به حقیقت پیروى داشتند، کلاه ایشان ساده بود، و یا عمامه بر سر داشتند، و لباسشان گشاد بود، و کوتاه نیز نبود، و فراششان ساده و بدون تجمل بود، و خانه و عیالشان نیز طبق آن منهاج بود، چه زندگانى‏ هاى گوارا و توام با عیش هنیئ، و آرامش دل و سکینه خاطر داشتند، و عمرى را با صحت و سلامت روح و عزت و اطمینان فکر و ایقان و ایمان مى‏گذرانیدند

 

و درست از هنگامى که بواسطه سیطره غرب و غلبه کفار بر مسلمین، آن رسوم و آداب را از دست دادند، کلاه شاپو بر سر گذاشتند، و کراوات و زنار که صلیب و علامت مختص مسیحیان است، بر گردن آویختند، و لباس‏هاى خود را تنگ و کوتاه کردند، بطورى که لباس مردان تا زیر کمر آنها قرار گرفت، و چون خم شوند، همه بدن آنها از زیر پارچه نمودار مى‏ شد، و بجاى ازار و سردارى و قبا، کت و شلوار پوشیدند، [1] و محاسن خود را تراشیدند، و بطور کلى چه مردان، و چه زنان، از رسوم کفر تقلید کردند، و از روى ژورنال‏هاى ایشان لباس دوختند، و تعیین نوع دوخت و مد آن را نمودند، و بجاى انگشترى نقره فیروزه و یا عقیق در دست راست، حلقه و یا انگشترى طلا در دست چپ نمودند، لباس ذلت و اسارت پوشیدند، و در تحت سیطره فکرى دولت کفر، یک برده و اسیر شدند، و همه گونه سعادت خود را از دست دادند، و برایگان محو و نابود نمودند، و خاک نکبت و بدبختى و عسرت معیشت و زندگى ضنک و مذلت بار را با دست خود بر سر خود ریختند.

آخر به کدام ملت و مذهب، و به کدام روش و آئین، و منطق عقل، و وجدان پاک،

شخص به خود اجازه مى‏ دهد که هر روز ریش خود بتراشد؟!

 آیا در کتاب طب، مصلحتى در آن دیده شده است؟

و یا در کتاب آداب از آن علامت و نشانه‏ اى هست؟

و یا در کتاب اقتصاد شرحى در ثمرات آن نگاشته شده است؟

به کدام منطق و حکمى شخص به خود اجازه مى‏ دهد، لباس تنگ بپوشد؟

و خود را به انواع امراض دچار کند؟

کراوات که زنار و صلیب است، و در پارسى آن را چلیپا گویند، و تا قبل از جنگ هاى صلیبى عیسویان بر کمى مى‏ آویختند، و بعد از آن در گردن آویختند، و آویختن آن از محرمات اسلام، و از لباسهاى مختصه کفر است، که موجب بطلان نماز نیز مى‏شود، آیا داراى منطق و برهانى است؟

انگشترى طلا و زینت ظاهر به طلا کردن، براى مردان که در حرمت آن شکى نیست، و موجب بطلان نماز نیز مى‏گردد، داراى برهان و شاهدى است؟

این نگین‏هاى زیبا و پر ارزش را که اسلام جایز دانسته است همچون فیروزه، و یاقوت، و عقیق، و در، و زبرجد، و لؤلؤ و زمرد، را اگر در نقره بنشانند، و درست کنند، به مراتب زیباتر از پوشیدن انگشترى طلا نیست؟

آخر به چه حساب کور کورانه و على العمیاء شخص مسلمان باید به خود اجازه دهد که چنین کارهائى را بکند، و فقط و فقط از روى صرف تقلید، و پیروى از کسانى که نه فرهنگ دارند، و نه دین، و نه شرف و فضیلت، و نه علم و تقوى، و نه ایثار و حمیت، و نه ناموس و غیرت، عمل کند؟!

آیا آیه‏

و لکم فى رسول الله اسوة حسنة لمن کان یرجو الله و الیوم الآخر

کافى براى بیدارى نیست؟

آرى بحمد الله کافى است. و امروز مى‏ نگریم که جوانان باهوش و درایت از امت اسلام، همه آن آداب و رسوم پیران سالخورده استعمار زده را به دور ریخته، و بر آن منهاج لبخند تمسخر مى‏زنند، و با چشمى باز، و بصیرتى تیز، و هوشى سرشار، و تفحص و تجسسى قابل تقدیر، به فرهنگ اصیل اسلام روى آورده، و هیچ رادع و مانعى را در جلوى پاى نمى ‏یابند، مگر آنکه با یورش‏هاى قوى و پى در پى، آن سد را درهم مى‏ شکنند، و بهمان نقطه هدف و نشانه پیامبر گرامى نزدیکتر مى‏ گردند، و از آن جام شراب بهشتى مى ‏نوشند، و به آن منهاج راستین و برنامه اساسى زندگى دلبستگى دارند، و روز به روز به آن واقعیت و ادراک وصول به حقایق اصیل، و زدودن اعتباریات پوچ، و افکار و اوهام بى‏ پایه و اساس، بهتر واقف مى‏ گردند.

شکر الله مساعیهم الجمیلة و بلغهم غایة مناهم على النهجة المرضیة.

__________________________________________________

 [1] طبرى و ابن اثیر جزرى در تواریخ خود آورده‏اند و محدث قمى نیز از آنها نقل کرده است که: و لما بقى الحسین فى ثلاثة او اربعة، دعا بسراویل محققة یلمع فیها البصر یمانى محقق ففزره و نکثه لکیلا یسلبه فقال له بعض اصحابه: لو لبست تحته التبان! قال: ذلک ثوب مذلة و لا ینبغى لى ان البسه. فلما قتل سلبه بحر بن کعب فترکه مجردا. «چون از اصحاب حسین بن على علیهما السلام غیر از سه چهار نفرى بیشتر نماندند، یک شلوارى که بافت آن محکم بود طلب کرد، آن شلوار بقدرى جالب بود که چشم در آن خیره مى‏ شد، و از بافته‏ هاى یمن بود بدون شک، حضرت آن را شکافتند و علاوه با سر انگشتان خود آن را به قطعاتى خرد و پاره کردند که مبادا بعد از شهادت، آن را از پایش بیرون کنند و به غارت برند. بعضى از اصحاب گفتند: چه خوب است که در زیر آن یک تبان مى‏ پوشیدى؟! (تبان و تنبان شلوار کوتاهى را گویند که درازاى لنگه‏ هاى آن بقدر یک وجب است) حضرت گفتند: این لباس کوتاه، لباس اهل ذلت است، و براى من سزاوار نیست که بپوشم. و چون آن حضرت به درجه رفیعه شهادت رسیدند، بحر بن کعب روى آورده و آن را به غارت برد، و آن حضرت را عریان گذارد. (تاریخ الامم و الملوک طبرى طبع مطبعه استقامت قاهره سنه 1358، ج 4 ص 245، و طبع دار المعارف مصر طبع دوم ج 5 ص 451 و الکامل فى التاریخ طبع بیروت 1385 ج 4 ص 77 و نفس المهموم ص 224 و ص 225) و ایشان سراویل مخففه با فاء ضبط کرده ‏اند، و این اشتباه است زیرا مخفف به معناى سبک است و مناسبت معنایش در اینجا کم است بخلاف محققه با قاف یعنى محکم و بافت قوى. بارى منظور از بیان این حدیث آن است که حضرت شلوار کوتاه را لباس ذلّت شمرده و از پوشیدن آن امتناع کردند. بر اساس همین سیره اسلامیه است که امت مسلمان از پوشیدن لباس کوتاه مطلقا خوددارى مى‏کنند بخلاف کفار که لباس کوتاه در میان آنها امر رایجى است.

امام شناسى، ج‏9، ص: 280 تا 283


سه شنبه 94/10/8 .:. 6:53 عصر .:. خادمة الزهراء نظرات ()
.:. کدنویسی : وبلاگ اسکین .:. گرافیک : ثامن تم .:.
درباره وبلاگ

امکانات وب


بازدید امروز: 14
بازدید دیروز: 52
کل بازدیدها: 165185